افراد معلول، بزرگترین گروه اقلیتی هستند که هر شخصی در هر زمانی ممکن است به آنها بپیوندد؛ که معمولا هم بخاطر تصادفات و کهولت سن این اتفاق زیاد میافتد. معلولیت نحوه زندگی همگان را طی حیاتشان تحت تاثیر خود قرار میدهد. وقت آن رسیده که جامعه، معلولیت را به عنوان یک وضعیت بپذیرد.
از چالشهای کلیدی که فرد معلول با آن روبروست، میتوان به نحوهی دیده شدنش در چشم مردم اشاره کرد؛ اینکه رسانهها آنها را چگونه تصویر میکنند و نحوه برخورد متخصصان حوزه سلامت با آنها چگونه است. آنها میخواهند به عنوان فردی با تواناییهای خود دیده شوند؛ نه اینکه پیشاپیش برچسب «شخص معلول» به آنها چسبانده شود.
تعریف معلول و معلولیت
کلمه «معلول» به معنای داشتن ناتوانی بدنی یا ذهنی است؛ یعنی اینکه فرد ناتوان از انجام یک یا چند فعالیت است به دلیل بیماری، جراحت یا چیزهایی از این دست. کلمه «معلول» در معنای ارجاع به افرادی که ناتوانی بدنی یا ذهنی دارند، به عنوان کلمهای استاندارد و کاربردی، تازه اواخر قرن بیستم رایج شد و همچنان به عنوان پذیرفتهشدهترین کلمه در توصیف این افراد در زبان انگلیسی بریتانیا و ایالات متحده آمریکا باقی مانده است. «معلولیت» و «معلول» کلماتی هستند که البته تحتتاثیر جنبشهای حقوقی مربوطه، دستخوش تغییرند.
نامیدن فرد دارای ناتوانی به «شخص معلول» و نه «معلول» به مثابه فردی که هیچ بعد دیگری ندارد، تقریبا همیشه و همه جا صحیح است. این همان اصطلاحی است که میان افراد دانشگاهی بریتانیا و فعالان این حوزه در ایالات متحده آمریکا از قبل استفاده میشده است.
واژه دیگری که اوایل سده بیستم میلادی در میان مردم رایج شد “handicapped” بود. عقل سلیم این دلیل را اقامه میکرد که این اصطلاح اولین بار توسط بخش خدمات اجتماعی استفاده شد: انگیزه استفاده از این واژه، تمرکز بیشتر روی وضعیتهای اجتماعی بود: بدین منظور که مثلا یک فرد به این یا آن دلیل با دیگران تفاوت دارد: به واسطه از کارافتادگی یا هرد چیز دیگر.
برگردیم به تولد جنبش حقوق معلول امروز: فعالین این حوزه که رو به افزایش هرروزه هستند، تمایلی به این ندارند که توسط سیستم خدمات اجتماعی طوری «تعریف» شوند انگار که علیه “handicapped” شوریدهاند؛ دلیلش هم خیلی ساده است؛ چون این اصطلاحی است که دیگران به آنها چسباندهاند و در نتیجه در همین راستای انتخاب اصطلاح جدید «معلول» را انتخاب کردند. قصهی کوتاه این تغییر هم این است که «جودی هومان» که باعث و بانی تغییر بود، استدلالش این بود که «دیگران ما را محتاج دستگیری میدانند؛ اما ما افرادی معلول هستیم.» این نقل قول دقیقی از او نیست؛ اما دقیقا ذائقه فکری او را نشان میدهد.
بنابراین، فعالان در ایالات متحده شروع به استفاده از کلمه «معلول» کردند.
آمار چه میگوید؟
ناتوانی موضوعی است که شما احتمالا درباره آن میخوانید و چیزهایی میشنوید. اما تقریبا هیچوقت به آن، به مثابه چیزی که ممکن است هر آن برای شما هم رخ بدهد فکر نمیکنید. با این حال، موقعیتهایی که شما را تبدیل به معلول کنند، بیشتر از آن چیزی هستند که شما فکرش را میکنید. با توجه به بزرگتر شدن روزبهروز جامعه سالمندان و همچنین درمانهای پزشکی پیشرفته، امروزه افراد بیشتر و بیشتری در حال زندگی با معلولیت هستند. حتی سلبریتیها و افراد مشهور دیگر هم در حال تجربه معلولیت رو به افزایش هستند و یا اینکه خودشان معلولیت دارند. بعضی، با معلولیت به دنیا میآیند؛ بعضی دیگر بخاطر یک بیماری یا جراحت معلول میشوند، و بعضی دیگر فقط با افزایش سن، به سمت معلولیت میروند. از منظری، تقریبا همه ما در زندگیمان نوعی از معلولیت را تجربه کردهایم.
واقعیاتی از آمارهای مربوط به بخش معلولیت ما نشانگر آن است که:
۳۳% از کسانی که بیست سال یا بیشتر کار میکنند، پیش از آن که به سن بازنشستگی برسند، معلول خواهند شد.
بیشتر از یک میلیارد نفر، یعنی چیزی حدود ۱۵% از جمعیت جهان، نوعی از معلولیت دارند.
فقط در ایالات متحده، تقریبا ۳٫۳ میلیون نفر از ویلچر استفاده میکنند و این رقم همه ساله در حال افزایش است.
نرخ معلولیت در سرتاسر جهان به دلیل کهولت سن جهانی جمعیت و دشواری روزافزون در حفظ سلامتی در موقعیتهای مختلف، در حال افزایش است.
فقط در ایالات متحده آمریکا، از هر ۴ نفر بزرگسال (بین ۶۱ میلیون نفر)، ۱ نفر دارای نوعی از معلولیت است؛ معلولیت که فعالیتهای مربوط به زیست فرد را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این را گزارش مربوط به مرگ و میر نهاد CDC میگوید؛ به تاریخ ۱۷/۸/۲۰۱۸٫
۹۳ تا ۹۵% افرادی که دارای هر نوعی از معلولیت هستند، از ویلچر استفاده نمیکنند. با این حال نماد جهانی معلولیت، ویلچر است!

دیدگاهتان را بنویسید